حمله ایران به اسرائیل بسیار موفقتر از آن چیزی بود که به نظر میرسد
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۴۱۷۷۰
راشاتودی در گزارشی درباره عملیات «وعده صادق» ایران در پاسخ به تجاوزگری رژیم صهیونیستی نوشت: در شب ۱۴ آوریل، ایران یک سری حملات موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین را به اسرائیل انجام داد. این حملات غافلگیر کننده نبود. تهران هشدار داده بود که به تلافی حمله هوایی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق سوریه در اول آوریل که منجر به کشته شدن چند افسر عالی رتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله دو فرمانده شد، پاسخ خواهد داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بحثهای زیادی در مورد موفقیت آمیز بودن حمله تلافی جویانه ایران وجود دارد. اکثر کارشناسان نظامی موافقند که هیچ چیز غیرعادی در مورد اقدامات تهران وجود ندارد، به جز اینکه این اولین حمله مستقیم ایران به اسرائیل بود. از نقطه نظر فنی، استراتژی ساده و صحیح بود: ایران ابتدا سامانههای پدافند هوایی دشمن را با پهپاد سرکوب کرد سپس موشکهای مافوق صوت را پرتاب کرد که اسرائیلیها و آمریکاییها قادر به رهگیری آنها نبودند.
عجولانه نتیجه گیری نکنید
بسیاری از کارشناسان در مورد حمله ایران تردید داشتند و عجله داشتند که بگویند این اقدام تلافی جویانه انتظارات را برآورده نمیکند. با توجه به تفکر اکثر مفسران، این واکنش کاملا تعجب آور است. استدلال آنها شبیه یک فیلم پرفروش هالیوودی پر از جلوههای ویژه است، جایی که پایان جهان و نجات معجزه آسا آن در ۹۰-۱۲۰ دقیقه صورت میگیرد. در زندگی واقعی همه چیز متفاوت است. همانطور که سون تزو در زمانهای قدیم نوشته بود، جنگیدن در ۱۰۰ نبرد و پیروزی در ۱۰۰ نبرد اوج مهارت نیست. بهترین راه برای برنده شدن این است که اصلاً دعوا نکنید. این استراتژی ایران است. حمله این کشور به اسرائیل، آنقدر که یک حرکت استاد بزرگ در یک بازی بزرگ شطرنج بود، یک پاسخ نظامی نبود و بازی هنوز تمام نشده است.
پس از حمله به کنسولگری ایران در پایتخت سوریه، تهران در شرایط سختی قرار گرفت. باید به گونهای پاسخ میداد که قانع کننده به نظر میرسید و به اهداف نظامی خاصی میرسید، اما جنگ بزرگ مقیاس را آغاز نمیکرد.
برای دستیابی به اولین نکته، ایران مجبور بود حمله مستقیم انجام دهد و اینگونه عمل کرد. در مورد نکته دوم، با وجود اینکه تعدادی از موشکها و پهپادها سرنگون شدند، برخی از آنها موفق شدند به فضای هوایی اسرائیل نفوذ کرده و اهداف نظامی را مورد اصابت قرار دهند.
راشاتودی نوشت: محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که مرکز اطلاعات در مرز اسرائیل و سوریه و پایگاه هوایی «نواتیم» اسرائیل هدف قرار گرفت؛ و در نهایت، در مورد سومین نکته - جنگ اتفاق نیفتاد. این شبیه وضعیت سال ۲۰۲۰ بود که ایرانیها در پاسخ به ترور سردار سلیمانی به پایگاههای آمریکا در عراق حمله کردند.
آنچه ایران به دست آورده است
تاکید بر این نکته مهم است که عملیات ایران وزن سیاسی بیشتری داشت تا نظامی. از این نظر، با ظرافت انجام شد و موفقیت آمیز بود. بدیهی است که ایرانیها نمیخواستند جنگی را آغاز کنند که آمریکا را درگیر کند، اگرچه این همان چیزی است که نتانیاهو میخواست. به عبارت دیگر، اسرائیل نتوانست ایران را تحریک کند.
بیشتر بخوانید:
حمله ایران به اسراییل تاثیری بر ماموریت ما در دریای سرخ نداشت
پنتاگون: آمریکا به دنبال درگیری با ایران نیست
همچنین بدیهی است که جمهوری اسلامی پهپادها و موشکهای قدرتمندتری نسبت به موشکهای مورد استفاده در حمله ۱۴ آوریل دارد. با این حال، حتی پهپادها و موشکهای کنونی توانستند به فضای هوایی اسرائیل نفوذ کرده و خسارت اقتصادی وارد کنند و اسرائیل هزینههای بسیار بیشتری را نسبت به پولی که ایران برای ساخت این موشکها و پهپادها خرج کرده بود، صرف کرد تا آنها را سرنگون کند.
تهران بار دیگر نشان داد که اسرائیل آسیب پذیر است و امکان حمله به آن وجود دارد. در مورد میزان خسارت وارده، که برخی از مفسران از آن ناراضی بودند، تا حد زیادی به نوع موشکها و پهپادهای مورد استفاده در حمله بستگی دارد چرا که ایران تجهیزات نظامی زیادی دارد که استفاده از هر یک از آنها میزان خسارات وارده به اسرائیل را تعیین میکند .
سوال بزرگ اکنون این است که اسرائیل چگونه پاسخ خواهد داد
در نهایت، دستاورد اصلی ایران این است که توانسته اسرائیل را به همان شکلی که پس از حمله حماس در ۷ اکتبر گیج شده بود، گیج کند. تل آویو باید پاسخ دهد. اما چگونه؟ آیا اسرائیل باید به نیروهای نیابتی ایران حمله کند؟ این ممکن است، اما اسرائیل این کار را همیشه بدون نتیجه زیاد انجام میدهد. آیا باید مستقیما به ایران ضربه بزند؟ اما این جنگی را آغاز میکند که هیچکس از جمله ایالات متحده برای آن آماده نیست.
اکنون توپ در زمین اسرائیل است و این رژیم با همان چالشهایی مواجه است که جمهوری اسلامی پس از حمله اول آوریل به کنسولگری مواجه بود و این در حالی است که حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران گفته است که از این پس اگر اسرائیل به منافع ایران و شهروندان ایرانی حمله کند، تهران مجدداً به آن ضربه خواهد زد. این یک بیانیه مهم است. اساساً حمله ایران در ۱۴ آوریل فقط یک حمله تلافی جویانه نبود، بلکه نظم جدیدی را ایجاد کرد. ایران نشان داد که آماده توسل به ابزارهای جدید است.
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل ایرانمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حمله ایران به اسرائیل حمله موشکی سپاه پاسداران پهپادهای ایرانی تلافی جویانه حمله ایران پهپاد ها موشک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۴۱۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.